زندگینامه حضرت موسی مبرقع(ع)
حضرت امامزاده ابواحمد موسی المبرقع ابن الامام محمد التقی الجواد(علیه السلام)، سیّدی جلیل القدر و از راویان احادیث شیعه است.
ایشان مکنّی به ابواحمد و ملقب به مبرقع است و بدان جهت او را مبرقع میخواندند که به خاطر زیبایی و درخشندگی صورت، برقع بر روی خود میافکند و از این رو به موسی مبرقع ملقب شد.
وی جدّ سادات برقعی، رضایی، ابن الرضایی، تقوی، نقوی و رضوی است.
ابواحمد موسی مبرقع، در سال 214 هـ . ق دو سال بعد از میلاد علی بن محمد، امام هادی(علیه السلام) در مدینه متولد شد و پرهیزکاری، امانت و تقوا را نزد پدر بزرگوارش امام جواد(علیه السلام) آموخت و به مراتب عالیه ای دست پیدا کرد تا به آن جا که حضرت امام جواد(علیه السلام) او را بعد از امام هادی(ع، متولی موقوفات و صدقات خود نمود، بی آنکه ناظری بر وی بگمارد.
اکثر تاریخ نویسان و محدثان و علمای اسلامی اتفاق نظر دارند که موسی مبرقع از کوفه به قم هجرت نموده و در همین شهر رحلت کرده و در محلّی که هم اکنون در خیابان آذر (طالقانی) محلّه چهل اختران معروف است به خاک سپرده شده است.
حضرت موسی مبرقع، در سن 42 سالگی وارد قم شد و چهل سال در این شهر مقیم بود و به عنوان یکی از شخصیّتهای برجسته از خاندان امامت و ولایت مورد تکریم علماء و بزرگان و اهالی قم قرار داشت تا این که در شب چهارشنبه آخر دی ماه، هشت روز مانده به آخر ربیع الثانی سال 296 هـ . ق در سن 82 سالگی دار فانی را وداع و روح بلندش به ملکوت اعلی پیوست.
امیر قم، عباس بن عمرو غنوی بر جنازه او نماز خواند و در سرای خودش، موضعی که امروزه به مشهد موسی مبرقع در محلّه چهل اختران معروف است به خاک سپرده شد.
از همان روز تاکنون مزار وی مورد احترام مؤمنین و دوستداران اهل بیت(علیهم السلام) میباشد به گونه ای که حتی شیعیان دور از قم، مانند اهالی هندوستان، پاکستان و دیگر کشورها نیز وقتی به قم مشرف میشوند به زیارت این یادگار امام جواد(علیه السلام) میروند و احترام مرقد و ضریح موسی مبرقع را بر خود لازم میدانند.
در کنار مرقد مطهّر موسی مبرقع، یکی از نوادگان وی به نام ابوعبدالله احمد بن محمّد بن موسی مبرقع مدفون میباشد. او در سال 311 هـ . ق در قم متولّد شد و به عنوان نقیب سادات علوّیه قم خدمت میکرد تا اینکه سرانجام در سال 357 هـ . ق وفات یافت و در کنار جدّش به خاک سپرده شد.
منابع: عمدة الطالب: 182، بدر مشعشع: 4 ـ 2، گنجینه دانشمندان 6: 188، منتهی الآمال 2: 399، گنیجینه آثار قم 2: 546، تاریخ قم: 215، سفینة البحار 2: 653، انجم فروزان: 111، انوار پراکنده 1: