وبلاگ شخصی مهدی صادقی

فاطمه گشته مادرم که من غلام حیدرم

وبلاگ شخصی مهدی صادقی

فاطمه گشته مادرم که من غلام حیدرم

وبلاگ شخصی مهدی صادقی

گر چه که چون خال لبت قلبم سیه باشد ولی
دیدار خالت می دهد نوری به قلب زار من
اللهم عجل لولیک الفرج

بایگانی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعر شهادت امام حسن مجتبی ع» ثبت شده است

شهادت امام حسن مجتبی ع - شعر از قاسم نعمتی


در کرم خانه حق سفره به نام حسن است

عرش تا فرش خدا رحمت عام حسن است

 

بی حرم شد که بدانند همه مادری است

ور نه در زاویه عرش مقام حسن است

 

هرکه آمد به در خانه او آقا شد

ناز عشاق کشیدن ز مرام حسن است

 

حرم و نام و وجودش همه شد وقف حسین

هر حسینیه که برپاست خیام حسن است

 

دست ما نیست اگر سینه زن اربابیم

این مسلمانی ایران زکلام حسن است

 

هرکه خونش حسنی شد ز خودی حرف شنید

غربت از روز ازل باده جام حسن است

 

تا زمانیکه خدائی خدا پابرجاست

پرچم حسن حسن در همه عالم بالاست

 

(قاسم نعمتی)

 

 ذکر نزول عطا، یا حسن و یا حسین
علت لطف خدا، یا حسن و یا حسین

تا که خدایی شوم، کرب و بلایی شوم
می زنم از دل صدا، یا حسن و یا حسین

بانی اشک دو چشم، رحمت جاری حق
آبروی چشم ها، یا حسن و یا حسین

قبلة حاجات ما، اوج عبادات ما
روح مناجات ما، یا حسن و یا حسین

یکی بدون حرم، یکی بدون کفن
سرم فدای شما، یا حسن و یا حسین

هر دو شهید مادر، هر دو غریب مادر
کشتة یک ماجرا، یا حسن و یا حسین

حسن امام حسین، حسین اسیر حسن
هردو به هم مبتلا، یا حسن و یا حسین

تاب و قرار زینب، ذکر فرار زینب
در وسط شعله ها، یا حسن و یا حسین


(علی اکبر لطیفیان)

 


شهادت امام حسن مجتبی ع - شعر از علی انسانی


ز تو ای زهر ممنونم که خود را کارگر کردی
تو آخر بار من بستی و راهیی سفر کردی


اگر آبی بر آن ریزند بنشانند آتش را
چه آبی تو؟ که در جان من ایجاد شرر کردی

نه امیدی به ماندن دارم و نی زندگی خواهم
اثر از این دو دیگر نیست تا در من اثر کردی

زمین را چاک دادی بس که مهلک بودی و کاری
تو که این با زمین کردی چه کار با جگر کردی


سراپای وجودم درد بود و کس به درمانم نمیکوشید
ز تو شرمنده ام ای دل ز بس با صبر سر کردی

جگر پاشیده شد از هم ولی غم از دلم بردی
که عمری راحتم از خوردن خون جگر کردی

به رخ گرد یتیمی و به سر خاک عزا طفلم
چرا این جوجه را در کودکی بی‏بال و پر کردی

دگر چشمم نمی‏افتد به روی قاتل زهرا
پسر را کُشتی و دنبال مادر رهسپر کردی



(علی انسانی)